فانوس
میگویند......... در خانه ی خود هم غریب بودی.... کاش............. هنگامیکه پاره های جگرت ..... میسوخت........ و درب حجره ات را به رویت بسته بودند... در کنارت بودم ...مولا جان.. و سر مبارکت را بر دامن میگرفتم.. و به جای شما... من دردهایت را به جان میخریدم.... پشت دیوار بقیع و .... حسرت سجده بر استانت... چه درد جانکاهی دارد... دخیل یا مولانا یا..... حسن ابن علی (ع) (دلنوشته ی صبا)
نوشته شده در شنبه 90/11/1ساعت
3:55 عصر توسط صبا نظرات ( ) |
Design By : Pichak |